دكتر يوسف حجت
معاون اسبق سازمان حفاظت محيط زيست
زمينه فعاليت:
تحقيق و پژوهش مهندسی، ماشينکاری دقيق، مکاترونيک
تلفن: ۸۲۸۸۳۳۶۴ و ۰۹۱۲۲۹۰۸۵۹۳
Email: yhojjat@modares.ac.ir, y_hojjat@yahoo.com
سخنان گزيده:
• هر انساني نميتواند كارآفرين باشد. بعضي انسانها ماهيتاً واگن هستند و بعضي ماهيتاً لكوموتيوند.
• همه نميتوانند كارآفرين باشند. وجود يك كارآفرين در يك جمع چند ده، چند صد يا چند هزار نفري كافي است.
• كارآفريني، يك ارزش است ولي الزاماً يك برتري نيست. ممكن است ارزش كار بسياري از كساني كه زير دست يك كارآفرين كار ميكنند به مراتب بيش از خود كارآفرين باشد.
• كارآفريني يك نوع سوداگري و تجارت است. كارآفرين، كسب و كار و بازار را خوب ميشناسد. قوانين و مقررات و به اصطلاح قاعده بازي را خوب ميشناسد و ميتواند بنگاه اقتصادي تأسيس كند. سود و زيان سرش ميشود.
• ارزش الزاماً به نوع كار نيست، بلکه به خوب انجام دادن كار است. كارآفرين بودن يا نبودن مسئله نيست.
• ميگويند: دانشمندان در خدمت مديرانند و مديران در خدمت سرمايه¬داران.
• كارآفريني الزاماً نوآفريني نيست. يك عده كارآفريني را با نوآوري اشتباه گرفتهاند و اين دو را با هم آميختهاند.
• نميتوان انتظار داشت كه تمامي كسب و كارهاي جديدي كه در جامعه شكل ميگيرد نوآورانه باشد.
• بخش بزرگي از خروجي دانشگاهها بايد در كارهاي شناخته شده، مشغول شوند و درصد كمي در كارهاي جديد.
• موتور محركه كارآفريني، سودجويي است. البته اين سودجويي ميتواند مادي هم نباشد. اما در جامعه ما سودجويي بار منفي دارد. اين يك مانع اساسي است.
• بخشهاي غيردولتي كه سريع رشد کنند با خطر مواجه ميشوند. به همين علت صنايع بزرگ ما عمدتاً دولتي باقي مانده است. اينجا تعاوني يك راه حل است.
• مناسب به نظر ميرسد كه شركتهاي غير دولتي وقتي بزرگ شدند خودشان را به چند شركت كوچكتر بشكنند تا بهدست ديگران شكسته نشوند.